سینمای مصر در سالهای اخیر از رخوت و خوابی دیرین بیدار شده است. یکی از فیلمهای تازه به نام "شهرزاد قصه بگو" نه تنها انبوه تماشاگران را به سالن سینما کشانده، بلکه ذهن آنها را با طرح مضمونی نامأنوس و بکر تکان داده است.
زن کابوس میبیند که در خانهای زندگی میکند که در و پنجره ندارد؛ زنی جوان و زیبا و مدرن به نام هبه که در کنار همسرش احساس خوشبختی میکند. هبه مجری یک برنامهی تلویزیونی پربیننده است که در آن مشکلات خاص زنان را مطرح میکند.
همسر هبه به نام کریم، معاون سردبیر یک روزنامهی پرتیراژ دولتی است، و برای رسیدن به پست سردبیری روزشماری میکند. مانعی که بر سر راه او وجود دارد این است که رؤسا به او میفهمانند که برای ارتقای مقام باید جلوی کار همسر خود را بگیرد، زیرا هبه در برنامههای خود برای آنها دردسر میآفریند.
هبه به حرفۀ خود عشق میورزد، اما به اصرار همسرش راضی میشود که نوع اجرای برنامههای خود را عوض کند: او به جای طرح مستقیم مشکلات زنان در تلویزیون، در هر برنامه از زنی دعوت میکند تا از زندگی خصوصی خود بگوید، و مانند شهرزاد، قصهگوی مشهور "هزار و یک شب" سرگذشت خود را تعریف کند.
در برنامههای هبه زنان از مسائلی حرف میزنند که جامعه مایل به شنیدن آنها نیست: هماغوشی و لذت جنسی، حجاب، سقط جنین و...
سرگذشت زنان شرکتکننده در برنامههای تلویزیونی هبه را با موقعیت ناگوار زن مصری و ستم بزرگی که متحمل میشود، آشنا میکند. او در مییابد که زنان در هر موقعیت و مقام اجتماعی که باشند، خدمتکار مردان و آلت دست آنها هستند؛ به آنها در جامعه و خانه و بستر خدمت میکنند، اما هیچ حقی از آن خود ندارند.
ستم نهادینه بر زنان
هبه همیشه از تبعیضهای بیشمار علیه زنان آگاه بوده، اما آنچه او را تکان میدهد و به طغیان میکشاند، آن است که نه تنها ارباب دین و سنت، بلکه ارکان و مقامات سیاسی جامعه نیز از این نابرابری بهره میبرند و به دوام آن خدمت میکنند. سردمداران نیز از "مزایای جامعۀ مردسالار" به کمال بهره میبرند.
هبه که در برنامههای خود از برابری و حقوق زنان دم میزند، ناگهان با تناقضی دردناک روبرو میشود. زنی که میکوشد زنان را با حقوق خودشان آشنا کند، درمییابد که در سراسر زندگی زناشویی به انواع حقارتها و سازشها تن داده است؛ زیرا جامعه او را برای ایفای نقش "همسر وفادار" در نظر گرفته است.
آگاهی او در نهایت به کابوسی ختم میشود که قرار نیست با بیداری در آغوش همسر پایان یابد.
جسارت در رویارویی با سنت
نمایش عمومی فیلم "شهرزاد قصه بگو!" در ماه ژوئن گذشته در قاهره با سروصدای زیادی همراه بود. فیلم در نمایش برهنگی و روابط جنسی سخت محتاط است، با وجود این با واکنش خشمآلود لایههای سنتی و محافظهکار جامعه روبرو شد.
بسیاری از مراجع و رسانههای سنتگرا خواهان جلوگیری از نمایش فیلم و توقیف آن شدند. یسری نصرالله که از سینماگران نوجوی مصر به شمار میرود، "محافل بنیادگرا و محافظهکار" را مسئول این حملات دانسته است.
منی (مونا) زکی، خانم هنرپیشهای که نقش اصلی را در فیلم ایفا میکند، در برخی از رسانهها زیر حملات شدید رفت. بنیادگرایان از او به عنوان زنی "هرزه" نام بردند، که هنجارهای اخلاقی جامعه را زیر پا گذاشته است.
خانم زکی در واکنش به منتقدان گفته است: «حملات خیلی تند و تعصبآمیز بود. بیشتر به روابط خصوصی من با همسرم مربوط میشد تا به کارم در سینما. این حملات به فرهنگ مصر مربوط میشود و ربطی به سینما ندارد.»
خانم زکی همچنین گفته است با وجود تحمل این دشواریها، از این که فیلم توجه جهانیان را به وضعیت ناگوار زن مصری جلب کرده، خشنود است.
امیدی برای نجات سینمای مصر
یسری نصرالله از نمایندگان "موج نوی سینمای مصر" است و در فیلم آخر خود تلاش کرده خلاقیت هنری را با جذابیتهای نمایشی همراه کند. به نظر برخی از منتقدان این فیلم یکی از بهترین فیلمهایی است که در سالهای اخیر در کشورهای عرب تهیه شده است.
فیلم برخلاف سنت رایج در سینمای معاصر عرب، زن امروزی را در مرکز وقایع قرار داده و با دقتی درخور به مشکلات او پرداخته است.
با این گونه فیلمهاست که سینمای مصر امید دارد از رکود هنری و کساد مالی که از چند دهه پیش به آن دچار گشته، بیرون بیاید.
فیلم "شهرزاد قصه بگو" اوایل سپتامبر امسال در جشنوارهی سینمایی ونیز به نمایش درآمد، و با اینکه در بخش غیررقابتی جشنواره بود، با استقبال زیادی روبرو شد و جایزهای ویژه به خاطر "دفاع از حقوق زنان" دریافت کرد.
شهرزاد قصه بگو! (احکي یا شهرزاد)
محصول شرکت سینمایی مصر
تهیهکننده: کمال ابوعلي
سناریست: وحید حامد
کارگردان: یسري نصرالله
بازیگران: منی زکی، محمود حمیده، حسن رداد، سوسن بدر، حسین امام و...
رنگی، ۱۱۵ دقیقه، به زبان عربی
0 comments:
Post a Comment