Jan 8, 2010

به بهانه هفتاد و پنجمين زاد روز فروغ فرخزاد


زنده یاد فروغ فرخزاد شاعري نوپرداز و با احساس، ‌هنرمند نقاش، ‌فيلمساز، ‌تهيه كننده فيلم "خانه سياه" در مورد جذاميان و همچنين فعاليت در امور سينمايي. اشعار فروغ به زبانهاي زنده دنيا ترجمه شده و حتي در كشور ليتواني آثار او ترجمه گرديده است. ‌آثار فروغ فرخزاد هم اكنون هم مورد توجه اغلب جوانها و علاقمندان به شعر نو مي‌باشد.

فروغ فرخزاد در ديماه سال 1313 در محله اميريه تهران از پدر و مادري تفرشي پا به عرصه وجود نهاد. ‌پدرش محمد فرخ زاد يك نظامي سختگير بود و مادرش زني ساده و خوش باور. او فرزند چهارم يك خانواده نه نفري بود. ‌چهار برادر به نامهاي امير مسعود، ‌مهرداد و فريدون و دو خواهر به نامهاي پوران و گلوريا. ‌

پس از اتمام دوران دبستان به دبيرستان خسروخاور رفت. ‌در همين زمان تحت تاثير پدرش كه علاقمند به شعر و ادبيات بود. ‌كم كم به شعر روي آورد. ‌و ديري نپائيد كه خود نيز به سرودن پرداخت. ‌خودش مي‌گويد كه " در سيزده چهارده سالگي خيلي غزل مي‌ساختم ولي هيچگاه آنها را به چاپ نرساندم. ‌"

در سال 1329 در حالي كه 16 سال بيشتر نداشت با نوه خاله مادرش پرويز شاپور كه 15 سال از او بزرگتر بود ازدواج كرد. ‌اين عشق و ازدواج ناگهاني بخاطر نياز فروغ به محبت و مهرباني بود. ‌چيزي كه در خانه پدري نيافته بود. ‌پس از پايان كلاس سوم دبيرستان به هنرستان بانوان مي‌رود و به آموختن خياطي و نقاشي مي‌پردازد. ‌از ادامه تحصيلاتش اطلاعاتي در دست نيست. مي گويند كه او تحصيلات را قبل از گرفتن ديپلم رها مي‌كند.

اولين مجموعه شعر او به نام " اسير " در سال 1331 در سن 17 سالگي منتشر مي‌گردد. ‌كم و بيش اشعاري از او در مجلات به چاپ مي‌رسد.

با به چاپ رسيدن شعر " گنه كردم گناهي پر ز لذت" در يكي از مجلات هياهوي عظيمي بپا مي‌شود و فروغ را بدكاره مي‌خوانند و از آن پس مورد نا مهرباني‌هاي فراوان قرار مي‌گيرد. ‌

در سال 1332 با شوهرش به اهواز مي‌رود. ‌ديري نمي‌پايد كه اختلافات زناشوئي باعث برگشت فروغ به تهران مي‌شود. حتي تولد كاميار پسرشان نيز نمي‌تواند پايه‌هاي اين زندگي را محكم سازد. ‌سرانجام فروغ در سال 1334 از شوهرش جدا مي‌شود. قانون فرزندش را از او مي‌گيرد. ‌حتي حق ديدنش را. ‌فروغ ‌16 سال تمام و تا آخر عمرش هرگز فرزندش را نديد. ‌

پس از جدایی از شاپور، فروغ فرخ‌زاد، براي گريز از هياهوی روزمرگی، زندگی بسته و يکنواخت روابط شخصی و محفلی، به سفر رفت. او در اين سير و سفر، کوشيد تا با فرهنگ غنی اروپا آشنا شود. با آنکه زندگی روزانه‌اش به سختی می‌گذشت، به تأتر و اپرا و موزه می‌رفت. وی د ر این دوره زبان ايتاليايی و همچنین فرانسه و آلماني را آموخت. سفرهای فروغ به اروپا، آشنايی‌اش با فرهنگ هنری و ادبی اروپايی، ذهن او را باز کرد و زمينه‌ای برای دگرگونی فکری را در او فراهم کرد.

در سال ۱۳۳۷ سینما توجه فروغ را جلب می‌کند. و در این مسیر با ابراهیم گلستان آشنا می‌شود و این آشنایی مسیر زندگی فروغ را تغییر می‌دهد. و چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۱ فیلم خانه سیاه است را در آسایشگاه جذامیان تبریز می‌سازند. و در سال ۱۳۴۲ در نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی نویسنده بازی چشمگیری از خود نشان می‌دهد. در زمستان همان سال خبر می‌رسد که فیلم خانه سیاه است برنده جایزه نخست جشنواره اوبر هاوزن شده و باز در همان سال مجموعه تولدی دیگر را با تیراژ بالای سه هزار نسخه توسط انتشارات مروارید منتشر کرد. در سال ۱۳۴۳ به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر می‌کند. سال بعد در دومین جشنواره سینمای مولف در پزارو شرکت می‌کند که تهیه کنندگان سوئدی ساختن چند فیلم را به او پیشنهاد می‌دهند و ناشران اروپایی مشتاق نشر آثارش می‌شوند. پس از این دوره، وی مجموعه تولدی دیگر را منتشر کرد. اشعار وی در این کتاب تحسین گسترده‌ای را برانگیخت؛ پس از آن مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر نمود.

جموعه‌هاي از كارهاي فروغ فرخزاد

الف: ‌مجموعه شعر

ـ اسير 1331

ـ ديوار 1336

ـ عصيان 1338

ـ تولدي ديگر 1341

و مجموعه نا تمام ( ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد)

ب: ‌در حوزه سينما

ـ پيوندفيلم (يك آتش) كه در سال 1341 در دوازدهمين جشنواره فيلم‌هاي كوتاه و مستند ونيز در ايتاليا شايسته دريافت مدال طلا و نشان برنز شد.

ـ بازي در فيلمي از مراسم خواستگاري در ايران. ‌سفارش موسسه ملي كانادا به گلستان فيلم بود.

ـ همكاري در ساختن بخش سوم فيلم ( آب و گرما)

ـ مدير تهيه فيلم مستند ( موج و مرجان و خارا ) به كارگرداني ابراهيم گلستان

ـ مدير و تهيه و بازي در فيلم نيمه كاره ( دريا ) محصول گلستان فيلم

ـ ساختن فيلم مستند ( خانه سياه است ) از زندگي جذاميان كه در زمستان سال 1342 برنده جايزه بهترين فيلم جشنواره ( اوبرهاوزن ) آلمان شد.

ـ بازي در نمايشنامه ( شش شخصيت در جست‌وجوي نويسنده ) اثر لوئيچي پيراندلو در سال 1342

ـ و در سال 1344 از طرف يونسكو فيلمي نيم ساعته و از برناردو برتولوچي فيلمي پانزده دقيقه‌اي. ‌در رابطه با زندگي فروغ ساخته شد. ‌

دهمين جشنواره فيلم ( اوبرهاوزن) آلمان جايزه بزرگ خود را براي فيلم‌هاي مستند به ياد فروغ نام گذاري كرد.

فروغ فرخزاد سرانجام در 24 بهمن سال 1345 به هنگام رانندگي بر اثر تصادف جان سپرد و روز ‌26 بهمن در گورستان ظهيرالدوله هنگامي كه برف مي‌باريد به خاك سپرده شد. ‌


alt



0 comments: