باز داره برف مياد! اي خدا! امسال چرا اينطوري شد؟ الكي ذوق كرده بودم ميرم از شر اين مملكت برفو راحت ميشم ها! اه! من از برف و سرما و زمستون بدم ميادددددد.
يك كامنت واسه نيكو گذاشتم كه خيلي راست بود. از وقتي بچه ها رو ديدم و مي شناسم و باهاشون تماس دارم ديگه وبلاگ نويسي ام نمياد. انگار داشتم براي يك عده غريبه مي نوشتم و حالا كه آشنا هستن و خيلي چيزها از زندگي ام ميدونن ديگه نوشتن نداره كه.
اگه خدا بخواهد و بالاخره بعد از اين همه وقت جور بشه عيد با خاله ماني جون جونم ميرم سفر. دعا كنين درست بشه...
يك كامنت واسه نيكو گذاشتم كه خيلي راست بود. از وقتي بچه ها رو ديدم و مي شناسم و باهاشون تماس دارم ديگه وبلاگ نويسي ام نمياد. انگار داشتم براي يك عده غريبه مي نوشتم و حالا كه آشنا هستن و خيلي چيزها از زندگي ام ميدونن ديگه نوشتن نداره كه.
اگه خدا بخواهد و بالاخره بعد از اين همه وقت جور بشه عيد با خاله ماني جون جونم ميرم سفر. دعا كنين درست بشه...
0 comments:
Post a Comment