Sep 21, 2007

قاطي پاطي

نگرانش هستم. از چند جهت جسمي و روحي تحت فشاره. مگه يه آدم چقدر تحمل داره؟ مي ترسم يه جا ببره و جا بزنه. دور و برش همه چي بهم ريخته است و از دست منم كاري بر نمياد. خودش گريه ميكنه و ميگه دلش براي اطرافيانش مي سوزه كه دارن اين كارها رو مي كنن اما من فقط و فقط نگران خودش هستم و بس. چه جوري بهش بگم مراقب خودت باش؟

رئيسم از فردا دوباره مياد سر كار. تمام مدتي كه دخترش تو كما بود و تا ديروز كه هفتمش بود نيامده بود. هنوز نيامده دستور دادن جين پوشيدن ممنوع باشه. حس ميكنم فشارهاشو يه جوري روي سر ماها خالي كنه. اما عيبي نداره. دلم براش مي سوزه

نگران پروانه هم هستم. عادت داره هرچيزي رو بزرگ كنه و غصه بخوره. دستم به اونم نميرسه كه بهش بگم با خودت اين كار رو نكن

اين روزها دور و برم همه بهم ريخته ان اما خودم خدا رو شكر بد نيستم. لازم نيست كسي نگران من باشه
--

Sep 15, 2007

هيچي

دختر رئيسم بعد از ده روز در كما موندن مرد. فردا ختمشه
رفتيم ساختمون جديد و به ميمنت و مباركي ماه رمضون دو لپي همه مشغول خوردن و سيگار كشيدن هستن
بهتري دوست جونم؟ فراموش كردي؟
من وبلاگ نويسي ام نمياد حرف بزنين كه چرا كم مي نويسم ميذارم ميرم و ديگه اصلا نمي نويسم ها. گفته باشم
---

Sep 10, 2007

...

يادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بي سر و پائي نكنيم
-

Sep 1, 2007

...

ديروز عصر تنهايي رفتم مركز خريد تنديس و خودم رو به يه بستني طعم ماست بسكين اند رابينز مهمون كردم. جاي همگان خالي.
ساختمونمون قراره عوض شه. بنده شدم سبزينه آواره بي جا!
خواستم از همين تريبون بهت بگم هيچ چيز نظر منو راجع به تو دوست نازنينم عوض نميكنه بيخودي به خودت وعده نده كه از دست من راحت ميشي!
از نگراني اومدن ماه رمضون دارم دق مرگ ميشم. يعني توي يه بانك خصوصي ممكنه نشه روزه خواري كرد؟
نيكو خجالت بكش! چرا عكس جديد از ديني نميذاري؟
امسال كلي كادوي درست و حسابي روز تولدم گرفتم از شلوار اسپريت و مانتو بگير تا كيف و كفش. دل همه آب.
شب جمعه خونه يه فيليپيني مهمون بودم. غذاهاشون خيلي خوشمزه بود. جاي شف هيچستاني خالي.
تا بعد...
---