من هنوز مخالف اعدام هستم. مرگ صدام و يا حتي تمامي عوامل اين جنگ جواني و سلامت روحي و رواني و جسمي هيچ كس رو بر نميگردونه. هيچ مرده اي زنده نمي شه و هيچ مجروحي سالم. در كمال بي رحمي هنوز ماها از سهميه هاي خانواده هاي شهيد شاكي مي مونيم و هزار تا مشكل حل نشدني ديگه
از اول تاريخ اسكندر- تيمور- سزار- نرون - چنگيز – ناپلئون و ... تا اين اواخر هيتلر- موسليني - صدام و جادوگر خودمون! وجود داشتن. چه چيزي فرق كرده؟ نسل پشت نسل ميسوزن و مجروح مي شن و ميميرن و در آرزوي اين مي مون كه بفهمن چرا به دنيا اومدن؟! خدايا شكرت كه كمكم كردي تا اين لحظه (و انشاءا... تا هميشه) گناه به دنيا آوردن يه آدم جديد به اين دنيا رو به دوش نكشم
نسل من چه فصل هایی که ندید- بی سبب چه آه ها که نکشید
نسل من چه فکر هایی که نریخت - پرده ها یکسره در هم آمیخت
نسل من بغض ترانه می چکید- نسل تو خاطره ای سر نبرید
پشت سر حریق یاس و مرگ رنگ مشق - شب صد خط ِ ریز از شعر جنگ
آسياب اگر به نوبت بگو پس نوبت ما کو ؟ سهم ما قسمت ما کو ؟ حرمت خلوت ما کو؟
بیرق ما تو نگو رخت عزا شد. سهم نسل من و تو باد هوا شد