May 13, 2008

مرخصي ساعتي

خسته ام. هم خسته ام هم سرم خيلي شلوغه. مدتي نيستم. اوضاع بهتر (يا حداقل مشخص) شد بر مي گردم. فعلا خداحافظ

May 5, 2008

كار

دور جديد اخراج و استخدام ها شروع شده. همين طور دور جديد جابجائي ها. من دوباره جابجا شدم و حرفشه كه باز هم جابجا بشم! ديگه به اين نتيجه رسيدم كه اصلا بيخيال بشم. بالاخره يه چيزي ميشه ديگه. روزي من كه دست اين آدما نيست.
هفته ديگه باز آموزش داريم. يعني تعطيلات آخر هفته تعطيل! خدا رحم كنه.