Feb 9, 2006

تعطيلات

چهار روز تعطیلم. فقط به همین فکر می کنم. ۴ روز پشت سرهم تعطیلم. تمام این ۴ روز رو می خوابم. بعد از این همه مدت دلشوره و به هم ریخته بودن- این تعطیلات مصادف شده با شروع دوباره آرامش توی زندگیم (هنوز هم باورم نمیشه که دوباره آزادی و آرامشم رو به دست آوردم. ) و می تونم از امروز ۵-۶ بعد از ظهر تا شنبه ۶ صبح فقط بخوابم. به هیچی فکر نکردن- خواب- آرمش و استراحت

البته جمعه تولد پریساست (پریسا نزدیک ترین دوست من در تمام زندگی بوده و هست) و اگه تهران باشه و نره سفر جمعه بعدازظهر رو با اون هستم اما بقیه اش رو فقط می خوابم حتی کتاب هم نمی خونم و شاید حتی به وب لاگم هم سر نزنم (گفتم شاید خوشحال نشین!)- موبایل خاموش. جواب تلفن رو هم نمیدم
نمی تونید باور کنید که چقدر خسته ام. انگار تو این مدت بار تمام دنیا روی دوشم بوده و یه جورایی حس باربرهای بازار رو پیدا کرده بودم!!! چه خوبه که این بار سنگین از روی دوشم برداشته شده
چهار روز تعطیلم