محبت حليم و مهربان است * حسد نمي برد* كبر و غرور ندارد * اطوار ناپسنديده ندارد و نفع خود را طالب نمي شود * خشم نمي گيرد و سوء ظن ندارد * از ناراستي خوشوقت نمي گردد ولي با راستي شادي مي كند * در همه چيز صبر مي كند و همه چيز را باور مي نمايد * در همه حال اميدوار است و هر چيزي را تحمل مي كند. باب ۱۳- انجيل
زيبايي و راستي در هرجایی می تونه باشه. من مسيحي نيستم اما با توجه به كرم كتاب بودنم (جديداً با كمك يه دوست عهد عتيق رو هم خوندم) از اوستا و انجيل تا رمان هاي جديد، هرچي كه گيرم بياد، رو مي خونم. اين جمله ها گرچه به حقيقت پيوستنشون تو دنياي ما سخت به نظر مياد (سخت كه چه عرض كنم، يه جورايي غير ممكن) اما حداقل همه ما در عشق مادرمون ديديمش. اين جملات رو خيلي دوست دارم و خواستم با شما تقسيمشون كنم
راستی تا یادم نرفته بگم که خوشبختانه حال وحيد شوهر دوستم بهتره اما مامان يه دوست ديگه ام (سپيده) كه مدتيه كليه هاش ناراحتن، حال نداره. شقايق هم که به خاطر سپنتا (البته اين يكي طبيعيه و قسم هم مي خورم تقصير من نيست!) درد پشت- كمر- ستون فقرات و... داره. راستي غير از شقايق، زهره هم منتظر به دنيا اومدن دخترشه اما هنوز اسم اون معلوم نيست. (پژمان هميشه ميگه تمام دوستاي تو همراه با فاميلاشون از دستت مريض شدن! غير از خودش كه از وقتي با من دوست شده روز به روز سالم تر و خوشبخت تر و... شده!!! ) سروناز هم خوبه و یه خواستگار پیدا کرده!!!- پسر شین- اما من که دخترمو شوهر بده نیستم. حتی به پسر شین که باباش اینا رو می شناسم (اين جهت اطلاع همه دوستدارانش!)
زيبايي و راستي در هرجایی می تونه باشه. من مسيحي نيستم اما با توجه به كرم كتاب بودنم (جديداً با كمك يه دوست عهد عتيق رو هم خوندم) از اوستا و انجيل تا رمان هاي جديد، هرچي كه گيرم بياد، رو مي خونم. اين جمله ها گرچه به حقيقت پيوستنشون تو دنياي ما سخت به نظر مياد (سخت كه چه عرض كنم، يه جورايي غير ممكن) اما حداقل همه ما در عشق مادرمون ديديمش. اين جملات رو خيلي دوست دارم و خواستم با شما تقسيمشون كنم
راستی تا یادم نرفته بگم که خوشبختانه حال وحيد شوهر دوستم بهتره اما مامان يه دوست ديگه ام (سپيده) كه مدتيه كليه هاش ناراحتن، حال نداره. شقايق هم که به خاطر سپنتا (البته اين يكي طبيعيه و قسم هم مي خورم تقصير من نيست!) درد پشت- كمر- ستون فقرات و... داره. راستي غير از شقايق، زهره هم منتظر به دنيا اومدن دخترشه اما هنوز اسم اون معلوم نيست. (پژمان هميشه ميگه تمام دوستاي تو همراه با فاميلاشون از دستت مريض شدن! غير از خودش كه از وقتي با من دوست شده روز به روز سالم تر و خوشبخت تر و... شده!!! ) سروناز هم خوبه و یه خواستگار پیدا کرده!!!- پسر شین- اما من که دخترمو شوهر بده نیستم. حتی به پسر شین که باباش اینا رو می شناسم (اين جهت اطلاع همه دوستدارانش!)