Dec 23, 2007

جابجايي

اون همه داكيومنت رو نشستم خوندم الكي. يك دفعه از هيئت مديره دستور اومد كه نه جاي قبليم بمونم نه برم هلپ دسك بلكه برم يه جاي ديگه! دستشون درد نكنه! تنها فرق جاي فعليم با جاي قبليم اينه كه كارم بيشتر هم شده اما دريغ از يك قرون اضافه! البته با توجه به اين كه به طرز مسخره اي حوصله ام از خونه موندن سر ميره همين اضافه شدن ساعت و حجم كار خودش يك تنوع است. راستي يك همكار دارم خيلي باحاله! بچه حسابي خله. بهش ميگيم چطوري؟ ميگه به هيچ وجه! مي گيم چه خبر؟ ميگه خانواده من محترم نيستن! خلاصه اونم با من از جاي قبليم (كه هر دو با هم اونجا بوديم) منتقل شده و باز هم در كنار هم از وجودش لذت ميبرم! جاي همه تون خالي. برنامه ثابتم شده كار تا نه شب. برگشت به خانه. خواندن دو- سه صفحه زبان- دوش و خواب. فعلا زت زياد. در پناه حق!

0 comments: