Jan 30, 2006

مقاله روزنامه فيگارو

حلول هيتلر در هزاره سوم

منبع: فيگارو، 12 ژانويه

در سحرگاهان سال ششم هزاره جديد، شاهد آن هستيم که آدولف هيتلر دوباره جان گرفته است. اگر دقيق تر شويم، مي بينيم که در واقع پس از مرگش در خرابه هاي برلين، دوباره در وجود يک ايراني حلول کرده است. شخصي که به لحاظ جثه به مانند خود او کوتاه قد و نحيف بوده، ولي با اين تفاوت که تا حد رياست جمهوري اسلامي ايران پيشرفت کرده و هنوز پس از 26 سال به عنوان خلف مناسبي، نشان مي دهد که عقايد و نگرش هاي اين انقلاب پايان ناپذيرند و او نيز آنها را موبه مو اجرا ميکند. احمدي نژاد، رييس جمهور ايران مسلماً کتاب هاي پيشوا را خوانده است! آيا دولت جمهوري اسلامي به منظور اشاعه تبليغات اسلامي خود که در نظرش به تزکيه عموم مردم منجر خواهد شد، کتاب "پروتکل هاي دانشوران صهيون" را از سال 1985 تاکنون در تهران زير چاپ مجدد نبرده است؟ اثرات اين کتاب ضد يهود کاملاً براي همگان شناخته شده است. اگر از ديدگاه انديشمندانه بنگريم، به جرأت مي توان گفت که سخنان رييس دولت ايران کاملاً قابل قياس با نسخه اصلي کتاب "نبرد من" نوشته شخص آدولف هيتلر است
بزرگ ترين تفاوت موجود بين اين دو، اين است که اولي شکست خورده ولي دومي درحال پيروز شدن است: پيروزي در دسترسي به بمب اتمي. طبق گزارشات به عمل آمده ازسوي آژانس اتمي و رييس آن که به تازگي برنده جايزه نوبل صلح شده، امروز ايران به طرز خطرناکي در آستانه اتمي شدن است. دستيابي به جنگ افزارهاي هسته اي که از دهه ها قبل جزو اهداف مخفي ايران بوده و با تعهدات بين المللي آن مغايرت کامل داشته، کم کم اين دولت را که از سال ها قبل نسبت به قوانين مدني بين المللي نيز نامتعهد بوده [مسأله گروگان گيري در سفارت آمريکا و صدها نمونه ديگر از نقض اين قوانين] به بزرگ ترين و جدي ترين تهديد براي صلح و امنيت جهاني تبديل خواهد کرد

آري، رييس دولت يک کشور مسلمان اين گونه سخن مي راند. بقيه جهان اسلام، يعني آن يک ميليارد مسلمان ديگر که نه شيعه هستند و نه ايراني، آنها چه مي گويند؟ پاسخ: هيچ چيز. هيچ رييس جمهور، وزير امور خارجه و هيچ رسانه عربي، ازجمله آنهايي که دوستان ميانه روي کشورهاي غربي محسوب مي شوند، هيچ کدام عکس العملي نشان نداده و هيچ يک از آنها حتي به طور سطحي، سخنان ضد يهود و ضد اسراييلي را محکوم نکرده اند. در دفاع از اين اظهارات، حتي تعدادي متملق و چاپلوس در ميان آنها با اعتقادات تندروي اسلامي خود، از قدرت ايمان رييس جمهور ايران قدرداني کرده و به وي تبريک گفتند

سؤال دوم: حال که کشورهاي عربي و جهان اسلام هيچ عکس العملي نشان ندادند، غرب و به ويژه اروپايي که جنون هيتلري را در قتل عام يهوديان به عين ديده بود، چه کرد؟ پاسخ: دموکراسي هاي غربي برآشفته شده و اين اظهارات را به شدت محکوم نمودند و حتي از آنها به عنوان اظهاراتي "ننگ آور" و "غيرقابل قبول" ياد کردند. ولي غيراز اداي کلمات اينچنيني، کار ديگري انجام ندادند. بي خيالي اروپا درخصوص يک چنين موضوع مهم و بنيادين يعني قبول شکست و ناکامي. امروز همه مي دانند که کشمکش بين ايران و جامعه بين الملل در جاه طلبي هاي اتمي و عدم همکاري آن خلاصه مي شود. اکنون کاملاً آشکار شده که مذاکرات بين سه قدرت اروپايي و ايران خيلي طول کشيد و از حد توان صبورترين آنها نيز خارج شد. راه حل هاي مناسب و منطقي بسياري نيز براي ايجاد مصالحه و سازش به شکل بيهوده اي به مقامات ايراني پيشنهاد گرديد. بالاخره چند روز پيش، پس از آن همه مذاکرات و رفت و آمدهاي پي درپي، خيلي راحت اعلام کردند که فعاليت هاي تحقيقات اتمي خود را ازسر گرفته اند

اين طور که از وضعيت پيداست، ايران احمدي نژاد تا حداکثر يک يا دو سال آينده بمب را در دست خواهد داشت. تعادل هاي منطقه اي به هم خواهند خورد و غير از اسراييل، کشورهاي عربي ميانه رو و همچنين ترکيه که متفق و هم پيمان ما در سازمان ناتو است، همگي به طور مستقيم در معرض تهديدات و ارعاب هاي جمهوري اسلامي قرار خواهند گرفت. ما نيز اکنون بايد به خودمان تبريک بگوييم که عقل کرده و يک قدرت نظامي مدرن و درعين حال سرکوب کننده را حفظ کرده ايم. ولي با توجه به روابط تنگاتنگ بين ايران [به ويژه سپاه پاسداران] و جنبش هاي مسلحي مانند حزب الله، بدترين و وحشت آورترين قسمت ماجرا مانده است: به کارگيري سلاح هاي اتمي در شهرهاي ما توسط عوامل غيردولتي خرابکار و گروه هاي ناشناس تروريست، درحالي که سرزمين ايران به حريم مقدسي تبديل شده است

ما شديداً مخالف اين هستيم که امروز رييس جمهور ايران داراي قدرتي باشد مستبد و خودکامه. اين وضعيت تا چند وقت ديگر ادامه خواهد يافت؟ مطمئن هستيم که به دليل زياده روي در اظهارات افراط گرايانه و همچنين توافقي که عملاً بين ايالات متحده و شيعيان عراق صورت خواهد گرفت، موضع و موقعيت احمدي نژاد به طور چشمگيري در آينده اي نزديک تضعيف خواهد شد. ليکن کاري را که او آغاز کرده، يعني گريز زدن به گذشته، مي تواند او را در بطن خطراتي جدي قرار دهد. يا ما مي گذاريم احمدي نژاد به کارهاي خود ادامه دهد، که اين به نوبه خود يک برخورد جديد و درعين حال وسيع را در منطقه خاورنزديک به راه خواهد انداخت، که ما هم مي ترسيم در پايان وارد آن شويم، يا وي را از ادامه دادن به اين مسايل بازخواهيم داشت که اميد داريم همين طور شود. به هرحال، ايده آل ترين حالت اين است که از داخل، کاري صورت پذيرد، يعني تغيير حکومت در ايران. متأسفانه در شرايط موجود، احتمال اين امر بسيار ناچيز است

در حال حاضر قبل از اينکه وضعيت فعلي از کنترل خارج شود، شوراي امنيت بايد با اين مسأله برخوردي بسيار جدي انجام دهد. البته اميدواريم که در برخورد با آن، ناتواني و سست عنصري از خود نشان ندهد، زيرا که حقيقتاً نبايد در برخورد با اين موضوع طفره رفت يا انعطاف پذير بود. يکي از مسايل تأسف بار جانبي که در مناقشات سلاح هاي کشتار جمعي عراق بايد تحقق مي يافت، اين بود که مي بايست افکار عمومي غربي ها را نسبت به موضوعات گسترش اتمي ملايم تر مي کردند، چيزي که امروزه با وجود تمام مسايل عنوان شده، يکي از محتمل ترين خطرات تهديد کننده است. با وجود اينکه احمدي نژاد کاملاً بر تمامي اين موضوعات واقف بوده، ولي باز از شور و حرارت نيفتاده و کماکان به جرقه زدن مشغول است. لازم است بدانيم که بدون نشان دادن هيچ ضعفي، بايد از اين جدل و مبارزه، پيروز خارج شويم. هرچه بيشتر صبر کنيم، هزينه رودررويي و مقابله با آن بيشتر خواهد شد
------------------------------------
فكر نمي كنم كسي از اين كه كشورش با آلمان در دوران نازيسم مقايسه بشه خوشش بياد. خيال نداشتم اين وبلاگ رو سياسي كنم (راستش دروغ چرا؟ اول مي خواستم راجع به اين كه امروز از هميشه بيشتر سردمه و تمام مهره هاي پشتم يخ زدن و از سرما ترك برداشتن و وقتي گرمشون مي كنم صداي چك چك آب شدن يخ رو ميشنوم بنويسم، اما ديشب يكي از دوستان كلي بهم خنديد و گفت مي دونم فردا مي خواهي تو وبلاگت بگي كه سردته و از سرما بدت مي آيد! خلاصه منم شرمنده شدم و موضوع رو عوض كردم! اما خدائيش خيلي سردمه!!!) اما حس مي كنم اين يكي فرق داره. من، هم فيمينيست هستم و هم در مورد كشورم بي نهايت حساس. من ايران رو دوست دارم و به تاريخ و فرهنگ و تمدنش افتخار مي كنم. با همه اينها ،می بینم که ايران كه از زمان شكست يزدگرد به سرعت شروع كرد قدرت جهاني اش رو از دست بده و روند در اين حدودا ربع قرن اخير شديدتر هم شده، در اين چند ماهه با سرعت وحشتناكي رو به قهقرا مي ره
من هيچ وقت موافق نبودم و نيستم كه ما به جاي تغيير شرايط، فرار كنيم و بريم. موافق خل بازي (تو اين زمينه ) هم نيستم. اما بايد راه حلي باشه. اگه بخواهيم مي تونيم پيدايش كنيم. نباید بگذاریم دنیا راجع به ما اینجوری قضاوت کنه