Feb 4, 2006

خانه ي فرهاد

بوی عيدی، بوی توت. بوی كاغذرنگی
بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو
بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ
با اينا زمستونو سر می‌کنم،با اينا خسته‌گی‌مو در می‌کنم
شادی شکستن قلک پول، وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تانخورده‌ی لای کتاب
با اينا زمستونو سر می‌کنم،با اينا خسته‌گی‌مو در می‌کنم
فکر قاشق زدن یه دختر چادرسيا
شوق یک خيز بلند از روی بته‌های نور
برق کفش جف‌شده تو گنجه‌ها
با اينا زمستونو سر می‌کنم،با اينا خسته‌گی‌مو در می‌کنم
عشق یک ستاره ساختن با دولک
ترس ناتموم گذاشتن جریمه‌های عید مدرسه
بوی گل محمدی كه خشک شده لای کتاب
با اينا زمستونو سر می‌کنم، با اينا خسته‌گی‌مو در می‌کنم
بوی باغ‌چه، بوی حوض، عطر خوب نذری
شب جمعه پی فانوس توی كوچه گم شدن
توی جوی لاجوردی هوس یه آب‌تنی
با اينا زمستونو سر می‌کنم،با اينا خسته‌گی‌مو در می‌کنم
چقدر از این شعر خاطره دارم، تموم بچگیمو یادم میاره. فرهاد خواننده خاطره هاست. و حالا در خبرها می خونم که خانه فرهاد با هدف تمركز تمام فعاليتها، آثارهنري و اشيابه جا مانده از فرهاد و حفظ حقوق مادي و عنوي آثار به جا مانده از اين خواننده فقيد ايراني تشكيل مي شود یه خونه برای گنجشکک اشی مشی
پوران گلفام، همسر فرهاد اعلام کرده که «یکی از اهداف این مرکز جلوگیری از پخش و نشر بی رویه و بی مجوز آثار فرهاد توسط صدا و سیما و وزارت ارشاد است.» و اعتراض کرده که « چرا روي ترانه گنجشگك اشي مشي با شعري فولكولوريك وتمي سياسي اجتماعي يك پسرك فال فروش نشان داده مي شود ؟ بي حرمتي و بي سوادي برخي از برنامه سازان تلويزيون غير قابل تحمل است وبراي فرهنگ ما خيلي بد است كه يك برنامه ساز تلويزيون فرق بين عموسام و عمو يادگاررا نمي فهمد و به جاي شخصيت بوش :عمو سام ، اسم عمويادگار كه يك شخصيت مثبت است مي آيد ؟» این کلیپ رو دیدین؟ چه حسی بهتون دست داده؟ من خدائیش وقتی دیدمش دلم می خواست لامپ تصویر تلویزیون رو داغون کنم! هنر تو این زمینه تو ایران داره بیداد می کنه

بهر حال امیدوارم این خونه، لونه ای بشه برای باقیمونده آثار گنجشکک ما