Jan 12, 2006

هزار و يك شب

همه اونهايي كه تا به حال اين وب لاگ رو خوندن و يا منو از قبل ميشناسن مي دونن كه روي زنها، سرگذشت، حقوق و ... شون حساسم. يكي ديگه از اين زنهاي افسانه اي، شهرزاد قصه گوست. زني كه مجبور بود براي زنده موندنش هر شب يه قصه جديد بگه. بگذريم كه در عصر فعلي هم خيلي از زنها مجبور براي زنده موندنشون هر روز يه جورايي از نو شروع كنن و نقش بازي كنن (منظورم تو زندگي مشتركشونه، با اكثر مردا نميشه تو ازدواج روراست بود و ناچاري هر روز براشون جديد باشي تا حضرات ازت خسته نشن!!!)، بگذريم... به همين دليل خواستم تاريخچه كتاب هزار و يك شب رو در اينجا بيارم

هيچ کتابي به اندازه «هزار و يک شب» معرف مشرق زمين نيست کتابي که در آن افسانه هاي قديم ايران، هند و سرزمين هاي عربي گردآمده و به يک گنجينه ادبي تبديل شده و ادبيات جهان را تحت تاثير قرار داده. خورخه لوئيس بورخس آثارش را مديون هزار و يک شب مي دانست و تأثير آن بر بسياري از نويسندگان معروف جهان نيز از جمله کساني چون جيمز جويس و سلمان رشدي انکار ناپذير است
علي اصغر حکمت وزير معارف دوره رضاشاه و اولين رييس دانشگاه تهران به عنوان يکي از پژوهشگراني که درباره هزار و يک شب تحقيق کرده بود مقدمه معروف خود را بر نخستين چاپ کتاب نوشت. او هزار و يک شب را نمايده ادبيات شرق مي داند و مي نويسد که اين کتاب بهترين تصوير را از زندگي مردم سوريه، ايران، عراق و مصر به دست مي دهد. « کتابي که در دو هزار سال قبل به وجود آمده و از لطائف آداب ملل قديمه شرق مانند هندوستان و ايران و عرب و ترک امتزاج يافته، در تمدن هاي بزرگ مانند ساسانيان، اسلام، خلفاي عباسي، فاطمي و اعقاب آنان نسل به نسل و دست به دست رفته است، علي التحقيق از ادبيات آن ملل بهترين نماينده خواهد بود ». اين کتاب پيش از دوره هخامنشي در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسکندر به فارسي (پهلوي) ترجمه شده و در قرن سوم هجري زماني که بغداد مرکز علم و ادب بود از پهلوي به عربي برگردانده شده است

اما اروپايي ها در قرن شانزدهم ميلادي، زماني که هزار و يک شب توسط آنتوان گالان به فرانسه ترجمه و در سال ۱۷۰۴ ميلادي منتشر شد، با آن آشنا شدند. به همين مناسبت در سال ۲۰۰۴ که سيصدمين سال ترجمه کتاب به زبانهاي اروپايي بود، به همت يونسکو، جشن و همايشي در فرانسه و آلمان برگزار شد که در آن بسياري کشورهاي عربي و کشورهاي دور افتاده جهان چون هاوايي و يوگسلاوي (که هزار و يک شب از طريق ترجمه به آنجاها رسيده) نماينده داشتند، اما از ايران کسي را به اين جشن فرا نخوانده بودند. پروفسور مارزلف مدير اين جشن که خود از ايرانشناسان به شمار مي رود، در يک مصاحبه با خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا در ۲۵ آذر ماه ۸۴ در پاسخ اين سوال که چرا از ايرانيان کسي به اين همايش دعوت نشده بود گفت: بين ايرانيان کسي را پيدا نکرده که بر زبان انگليسي مسلط باشد و به همين دليل کسي را دعوت نکرده است! در همان زمان فصلنامه « فرهنگ مردم »، و « کتاب ماه هنر » ويژه نامه هايي درباره هزار و يک شب منتشر کردند

به هر صورت "هزار و يک شب" نامي است که از زمان قاجار در ايران شهرت يافته و نام قديم آن "هزار افسان" بوده است. در سفرها و رفت و آمد مردمان و تجار به سرزمين هاي گوناگون، قصه هاي هزار افسان تا اندازه اي دگرگوني پذيرفته و از اصل خود دور شده است. نسخه کنوني فارسي توسط عبدالطيف طسوجي تبريزي در زمان محمد شاه و پسرش ناصرالدين شاه به فارسي در آمده و به چاپ سنگي رسيده است اما پس از انقلاب چاپ اين کتاب با مسائلي مواجه شد