هفت سين
گروهي ميگويند در آغاز هفت چين (چيدن) بوده يا هفت شاخه هميشه سبز بايد بر «خوان» نوروزي باشد، يا هفت گونه گل يا هفت نوع ميوه (شامل : سيب، گلابي، انار، انگور، هلو، ازگيل و به) باشد. ولي 7 ميوه نميتوانسته باشد چون خيلي از اين ميوهها در هنگام نوروز وجود ندارند و هفت شاخه سبز هم نميتوانسته باشد چون هفت شاخه سبز را هم نداشتهايم.(بعضي حتی ميگويند كه هنگامي كه اعراب به این کشور آمدند چون نميتوانستند «چ» را بگويند پس «چ» را «س» ميگفتند. این در صورتي كه تازيان هميشه «چ» را به «ص» تبديل ميگردند) بسياري بر اين عقيدهاند كه «هفتشين» بوده است.اين هفت شين شامل شهد و شمع (شمع به معناي اسپندار به معناي افروزه است) و شراب بوده است كه هر سه اين واژهها عربی هستند ، پس نميتواند هفت شين باشد چرا که هفت سین از قبل از حمله اعراب به ایران وجود داشته است
ميگويند در هنگام سال نو هفت گونه تخم گياه را در هفت سيني سبز ميكردند و اين هفت سيني را هفت بانوي بسيار زيبا با هفت موبد به پيشگاه شاه ميآوردند. در اين هفت سيني تخم 7 گياه را ميكاشتند كه شامل عدس، برنج (يا ماش)، نخود، گندم، جو، لوبيا و ارزن بود. مردم اين هفت سيني را در كنار خانههايشان سبز ميكردند و بر اين باور بودند كه هر يك از اينها بهتر رشد كنند، در آن سال آن دانه بهتر محصول ميدهد و آن هفت سيني را ميگفتند «هفتسين». هفتسين اصلي كه از زمان هخامنشيان بوده است شامل سيب، سنجد، سبزه، سير، سركه، سمنو، سُماك(به معناي ساييدني ـ سماق) كه هر كدام از اينها نماد هستند
سير نماد اهورامزدا است (ضد شيطان) و براي همين مسئله است كه بافته سير را آويزان ميكنند تا اهريمن برود
سبزه يا سبزي نماد ارديبهشت است
سنجد نماد خرداد است كه در اين ماه سنجد رويش ميكند و بوي خوش ميدهد
سمنو نماد شهريور است و همانطور كه ميدانيم نماد شهريور، گندم (سنبله) است. سمنو از جوانه گندم است كه در ضمن در ماه شهريور ميرويد
سيب نماد اسپندارمذ است و اسپندارمذ نماد زن است
ميگويند در هنگام سال نو هفت گونه تخم گياه را در هفت سيني سبز ميكردند و اين هفت سيني را هفت بانوي بسيار زيبا با هفت موبد به پيشگاه شاه ميآوردند. در اين هفت سيني تخم 7 گياه را ميكاشتند كه شامل عدس، برنج (يا ماش)، نخود، گندم، جو، لوبيا و ارزن بود. مردم اين هفت سيني را در كنار خانههايشان سبز ميكردند و بر اين باور بودند كه هر يك از اينها بهتر رشد كنند، در آن سال آن دانه بهتر محصول ميدهد و آن هفت سيني را ميگفتند «هفتسين». هفتسين اصلي كه از زمان هخامنشيان بوده است شامل سيب، سنجد، سبزه، سير، سركه، سمنو، سُماك(به معناي ساييدني ـ سماق) كه هر كدام از اينها نماد هستند
سير نماد اهورامزدا است (ضد شيطان) و براي همين مسئله است كه بافته سير را آويزان ميكنند تا اهريمن برود
سبزه يا سبزي نماد ارديبهشت است
سنجد نماد خرداد است كه در اين ماه سنجد رويش ميكند و بوي خوش ميدهد
سمنو نماد شهريور است و همانطور كه ميدانيم نماد شهريور، گندم (سنبله) است. سمنو از جوانه گندم است كه در ضمن در ماه شهريور ميرويد
سيب نماد اسپندارمذ است و اسپندارمذ نماد زن است
سُماك نماد بهمن است
سركه نماد امرداد است چون انگور در ماه امرداد كاملاً ميرسد و آماده سركه شدن ميشود
سركه نماد امرداد است چون انگور در ماه امرداد كاملاً ميرسد و آماده سركه شدن ميشود
صفات هفتسين چيست؟
هفتسين بايد حتماً 5 صفت داشته باشد : 1) نامش حتماً بايد پارسي باشد (مثلاً سكه نميتواند باشد چون واژه عربی است). 2) با حرف «س» آغاز شود. 3) ريشه گياهي داشته باشد. 4) خوردني باشد. 5) اسم تركيبي نباشد. (مثلاً سياهدانه)اگر اين هفت صفت را نداشته باشد نميتواند جزء هفتسين باشد. كه در 20 ميليون واژه پارسي تنها و تنها اين هفت واژه را ميتوان با اين ويژگيها پيدا كرد. درباره شايعه رواج هفتشين در ايران باستان : زبان فعلي ما از زبان پارسي ميانه گرفته شده است كه دو زبان بوده است : پارسي پهلوي اشكاني و پهلوي ساساني . زبان پهلوي ساساني اندكاندك گسترش پيدا ميكند و زبان پهلوي اشكاني را در خود حل ميكند. در زبان اشكاني بسياري از «س»ها را «ش» ميگفتند و ساسانيان بسيار از «ش»ها را «س» ميگفتند. مثال : ساسانيان ميگفتند فرستاده ، فرسته، ولي اشكانيان ميگفتند فرشتاده، فرشته. ساسانيان ميگفتند مُست، سِفته ولي اشكانيان ميگفتند مُشت و شِفته. پس دور نيست كه به اين ترتيب هفت سين ساسانيان را اشكانيان هفتشين ميگفتند و هفتشين به اين شكل كه از شمشير ،شهد، شمع و شراب و غيره باشد نبوده است- كه در ضمن همانطور كه گفته شد شهد، شمع و شراب همگي واژگان تازي (عربي) هستند و اين هفت عنصر بايد حتماً پارسي باشند
هفتسين بايد حتماً 5 صفت داشته باشد : 1) نامش حتماً بايد پارسي باشد (مثلاً سكه نميتواند باشد چون واژه عربی است). 2) با حرف «س» آغاز شود. 3) ريشه گياهي داشته باشد. 4) خوردني باشد. 5) اسم تركيبي نباشد. (مثلاً سياهدانه)اگر اين هفت صفت را نداشته باشد نميتواند جزء هفتسين باشد. كه در 20 ميليون واژه پارسي تنها و تنها اين هفت واژه را ميتوان با اين ويژگيها پيدا كرد. درباره شايعه رواج هفتشين در ايران باستان : زبان فعلي ما از زبان پارسي ميانه گرفته شده است كه دو زبان بوده است : پارسي پهلوي اشكاني و پهلوي ساساني . زبان پهلوي ساساني اندكاندك گسترش پيدا ميكند و زبان پهلوي اشكاني را در خود حل ميكند. در زبان اشكاني بسياري از «س»ها را «ش» ميگفتند و ساسانيان بسيار از «ش»ها را «س» ميگفتند. مثال : ساسانيان ميگفتند فرستاده ، فرسته، ولي اشكانيان ميگفتند فرشتاده، فرشته. ساسانيان ميگفتند مُست، سِفته ولي اشكانيان ميگفتند مُشت و شِفته. پس دور نيست كه به اين ترتيب هفت سين ساسانيان را اشكانيان هفتشين ميگفتند و هفتشين به اين شكل كه از شمشير ،شهد، شمع و شراب و غيره باشد نبوده است- كه در ضمن همانطور كه گفته شد شهد، شمع و شراب همگي واژگان تازي (عربي) هستند و اين هفت عنصر بايد حتماً پارسي باشند
مرتبه عدد هفت
همانطور که قبلا گفتم شقایق یک سری مطلب برام فرستاده که مطلب زیر در مورد دلایل تقدس عدد هفت (که بر می گرده به اینکه چرا هفت تا سین سر سفره هفت سین هست) هم جزء اون مطالبه
ايرانيان باستان باور داشتند كه جهان از هفت اقليم درست شده است و ايران در بوم (اقليم) چهارم است. ايرانيان همچنين باور داشتند كه 7 اَبَرفرشته (سپنتا) وجود دارند. اين هفت اَبَرفرشته شامل 6 اَبَرفرشته كه با اهورامزدا ميشوند هفت عدد. 7 آتشكده بزرگ در كيش زرتشت است. در ماههاي سال ماه هفتم (مهر) بَغيانيش (ماه خداوند) است. همچنين شب يلدا به معني شب زايش است كه منظور شب زايش مهر است. در كيش مهر (ميترائيسم) براي تابعيت كيش ميترا هفت مرحله را ميگذرانند. كه پله چهارم شير و ششم خورشيد بوده كه شير و خورشيد از اين مسئله گرفته شده كه مظهر پاكي و راستي است. از تقدس عدد هفت ميتوان به عجايب هفتگانه اشاره كرد : اهرام ثلاثه- تنديس هليوت - باغهاي معلق بابل - مجسمه زئوس - معبد آرتميس - چراغهاي دريايي اسكندريه - آرامگاه موسولئوم.
پس به اين ترتيب هفتسين هم بر پايه تقدس عدد هفت، هفتسين شده است