Jan 21, 2007

پروانه هيچستان

پدر پروانه رفت. نميدونم پروانه تونست قبل از فوت پدرش به ايران برسه يا نه؟ پروانه براي هميشه آرزوي اينكه از پدرش در خونه اش پذيرايي كنه رو به همراه خواهد داشت
---
دلم مي خواست پيشت بودم پروانه جونم. من مرگ عزيز رو تجربه كردم. از من بهتر جودي و ماندانا مي تونن كمكت كنن كه دوري پدر رو تجربه كرده اند. دلم مي خواست تو دوست نديده مجازيم رو كه هرگز حتي صدايت رو هم نشنيده ام و يا عكسي ازت نديدم الان مي ديدم. در آغوشت مي گرفتم و بهت مي گفتم گريه كن چون بعضي دردها چاره اي ندارند جز گريه و صبر و اميد به اينكه زمان درد رو آروم كنه- كه مي كنه اما بسيار كندتر از اوني كه انتظار داريم
---
پروانه جزء معدود ايراني هاي مقيم خارجه كه به طرز وحشتناكي دوست داره برگرده و الان يكي از دلايل عشق به ايرانش از اين دنيا براي هميشه از اين دنيا رفته
---
پروانه جونم دركت مي كنم. يادمه كه آرزو داشتم نصف عمرم رو بدهم و مامانم فقط چند ساعت بيشتر زنده بمونه تا بتونم هر چيز رو كه بايد بهش مي گفتم و نگفتم بهش بگم. مني كه 27 سال در كنار مادرم بودم اين آرزو رو داشتم واي به حال تويي كه چند سال بود هزاران كيلومتر از پدر عزيزت فاصله داشتي
---
وقتي وبلاگت رو باز كردم يخ كردم. هنوزم انگشتام يخ زده و سردن و به سختي اينا رو مي نويسم. چيزهايي كه بدون هيچ نظمي به مغزم مي رسند. گريه كن پروانه كه فقط گريه التيامي - ولو اندك - بر دردت ست و به قول نادر ابراهيمي: نگو كه گريه دردي را دوا نمي كند. گريه انسان براي دواي او نيست از وفاي اوست
---
هيچي ندارم بگم. هيچي براي اين ميراثي كه به همه ما مي رسه. فقط طبق معمول ياد حرف شروين وقتي پدر و مادرش مرگ پسر 18 ساله اشون رو - برادر بزرگه شروين- ديده بودن افتادم كه به من گفت : دعا كن حتما پدر و مادرت حتما قبل از بچه هاشون بميرن كه هيچ فرزندي طاقت ديدن اون همه رنج در صورت پدر و مادرش رو نداره
مي دونم دلت سوخته پروانه جونم و متاسفم كه كاري از دستم بر نمياد
---
گريه كن. فقط گريه كن

1 comments:

Anonymous said...

عزيزم - شنيدن هر مرگ عزيزي تداعي كننده روزهاي سختيه كه گذرانديم و روزهاي تلخي كه نبودشان را احساس ميكنيم - با درد كنار آمدن راه و رسم زندگي است